در روایتی از امام باقر علیه السلام اشارت شده است که حدیث ائمه مسئلۀ سختی است که هضم آن فقط توسط پیغمبران مرسل (و نه هر پیغمبری) و یا ملائکۀ مقرب (و نه هر ملائکه ای) و انسانهای مؤمنی که خداوند قلب آنها را بر ایمان (و تحمل مراتب عالیۀ ائمه علیهم السلام) آزمایش کرده است ؛ امکان دارد.[1]
یکی از مواردی که امام با ما فرق می کند ، توان شناختی است که امام دارد. زراره نقل می کند که روزی در حضور امام صادق علیه السلام ، از ورع عمر بن شجرة یاد کردیم. امام فرمودند: نمی بینم که مردم شناس باشید. من کافیست لحظه ای به کسی بنگرم و بفهمم که او چکاره است. او (عمر بن شجره) از خبیث ترین آدم ها است و او حریص است بر ارتکاب گناه.[2]
در روایتی دیگر ، این امام حسن علیه السلام است که در سنین جوانی به پدر بزرگوار خود ایراد می گیرند. لذا اگر سند روایت صحیح باشد ، باید گفت که مقام امامت است که این فراست را به امام داده است وامام در سنینی که هنوز به امامت نرسیده اند ، ممکن است مثل ما باشند و این دید خاص انسان شناسی امام را نداشته باشند. راوی این حدیث از میثم تمار نقل می کند که او گفت: من حقیقتی شدنی را به تو می گویم و آن اینکه به حج می روم و وقتی برگشتم ابن زیاد مرا در قادسیه دستگیر می کند و پس از توهین به من ، من می گویم که راستی امیرالمؤمین علی علیه السلام تو را بهتر از امام حسن علیه السلام می شناخت. زیرا وقتی که با دِرة (تازیانۀ کوچکی که برای تأدیب به کار برده می شده) بر سر تو زد ، حسن گفت: پدر او را نزن ، او از محبین شما است و دشمنان شما را دشمن دارد. امام علیه السلام فرمودند: ای پسرم ساکت شو! من او را بهتر از تو می شناسم. به خدا قسم که او دوست دشمن تو و دشمن دوستان تو خواهد بود. میثم ادامه می دهد که چگونه مصلوب می شود و برای اولین بار در اسلام بر دهان من افسار می زنند.[3]
موردی دیگر شبیه به این را اینبار از امام حسین علیه السلام می بینیم. در یکی از جنگ ها (احتمالا جنگ جمل بوده باشد) ، امام حسین علیه السلام دشمن را به مبارزه می خواند. امیرالمؤمنین علیه السلام بعدا متوجه می شوند و می فرمایند: اگر بار دیگر اینکار را تکرار کنی ، تو را توبیخ می کنم.[4] یعنی کار امام حسین (ع) در جوانی دارای اشکالی بود که ایشان با همۀ مقام عالی خویش متوجه آن نشدند و پدر بزرگوارشان که امام بودند ، ایشان را به این خطا توجه دادند.
راوی نقل می کند که در سامراء بودم و دیدم که امام هادی علیه السلام در جمعی که به درگاه خلیفه می رفتند ، پیاده می رفت و لباس ایشان شکاف برداشته بود و رنگ و روی ایشان نیز تغییر کرده بود. من از اینکه ایشان خسته شده بودند ناراحت شدم و متعجب گشتم که امام با آن مقامی که دارد ، چرا به این زحمت افتاده است؟ شب هنگام ، ایشان را در خواب دیدم و به من فرمودند (در عبارت امام چندین نکته مندرج بود که ما آنها را با نمره گذاری جدا کردیم):
- موضوع رنگ صورت بخاطر آزمایشی است که خداوند از خلق خود می نماید.
- (2) این آزمایش عبرتی است برای آگاهان
- (3) گناهی بر کسی که مورد این آزمایشات قرار می گیرد ، وجود ندارد
- (4) ما مانند دیگر مردم نیستیم که خسته شویم
- ما از خداوند پایداری در راه دین را خواستاریم و در خلقت خداوند فکر می کنیم. چه در این زمینه جای فکر کردن بسیاری است.
- (6) بدان که کلام ما در خواب همانند کلام ما در بیداری است.[5]
چنانچه ملاحظه می نمایید ، امام در موارد (4) و (6) خصوصیات خاصی را برای امام ذکر می نمایند که برای دیگران نیست. در موارد دیگر ، انسانها هم با امام شریکند.
در توقیعی از امام حسن عسکری علیه السلام آمده است: … ما به شکر خدا و نعمت او ، دلمان بر دوستدارانمان می سوزد. و از اینکه خداوند بر آنها نعمت هایش را فراهم می کند خوشحال می شویم. … و بهترین نعمت این است که به بهشت روید. … شما در مواردی در قبل و حتی الآن کارهایی کرده اید که چندان جالب نبوده است. … و چه آیتی بزرگتر از حجت خدا است که امین او در زمین و شاهد او بر مردم است. به کجا می روید؟ مانند حیوانات بر رو افتاده اید و از حق روی گردان! به باطل ایمان می آورید و به نعمت خدا کافر می شوید. … وقتی که خداوند چیزهایی را بر شما حلال و حرام کرد ، اینکار را برای احتیاجی نبود که از شما داشت. بلکه جهت رحمتی بود که برای شما می خواست.[6] تا ناپاک از نیک جدا گردد و خداوند آنچه را که در سینه هایتان هست آزمایش کند. و با یکدیگر برای رسیدن به خیرات مسابقه دهید. … و اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و خاندان گرامی او نبود مثل حیوانات حیران بودید. … (از جملۀ دستوراتی که در احکام دین برای شما گذاشت) بر ائمۀ شما برای شما حقوقی گذاشت که باید آنها را ادا نمایید. تا بقیۀ امور بر شما حلال گردد. … پس هرکس بر ادای این حقوق بخل ورزد ، همانا بر خود بخل ورزیده است. (ولی چه کنیم که حرف ما را گوش نمی دهید) … خداوند بر ضعف شما و عدم صبرتان بر آنچه پیش روی دارید رحم نمود و دعای مرا نسبت به شما استجابت کرد. و کارهای شما را به دست ما اصلاح نمود. سپس ضمن تأکید بر ترس داشتن از خدا ، برنامۀ بعضی وکلا و نحوۀ پرداخت وجوهات به آنها را شرح می دهند.[7]
در روایتی از امام صادق علیه السلام می بینیم که ایشان تأکید بر فرق بین امام و شیعه می گذارند. ما متاسفانه عادت کرده ایم که رئیس ما یکی از ما است. بخصوص در این ایام که انتخابات یک أمر طبیعی است. لذا کسی که رئیس می شود قبلا یکی از ما بوده که حالا رئیس شده. همین! نتیجۀ این تصور این است که گاهی حرف رئیس را گوش می دهیم و گاهی نه. اما در مورد امام اینطور نیست. او برگزیدۀ خداوند متعال است و دستورات امام دستور خدا است. نباید لحظه ای از آن سرپیچی کنیم. لذا امام صادق در این روایت می فرمایند: گروهی فکر می کنند که من امام آنهایم. بخدا من امام آنها نیستم. خدا لعنتشان کند. هرچه به آنها راز گفتیم ، آنرا افشا نمودند. وقتی می گویم چنان ، می گویند منظورش چنین بوده است. (بدانید) من امام کسی هستم که مرا اطاعت کند.[8]
ولی فرق اساسی امام با ما در استفادۀ ایشان از روح القدس است. چیزی که باعث می شود حتی در خواب و یا با فاصله های بسیار زیاد هم متوجه دنیای اطراف باشند و اینکه ما چه می کنیم. در جلد اول کافی بابی است بنام ارواحی که در انبیاء و اوصیاء است. یک روایت آن چنین است:
خداوند در آنها پنج روح را گذاشته است. بوسیلۀ روح القدس اشیاء را می شناسند (عامل شناخت و علم ، روح القدس است که فقط نزد اهل بیت می باشد). بوسیلۀ روح الایمان (که نزد مؤمنین است) از خداوند می ترسند. بوسیلۀ روح القوة (که نزد غیر مؤمنین است) بر اطاعت از خدا کمک می گیرند. و بوسیلۀ روح شهوة میل به اطاعت خدا دارند و بوسیلۀ روح حرکت رفت و آمد می کنند.[9]
طبق این روایات ، همانطور که نباتات با حیوانات در روح حرکت متفاوت هستند و تأثیر این روح را در فرق بین آنها می بینیم ، همینطور بین حیوانات و انسانهای اولیه هم در روح شهوت است. فرق بین انسان های اولیه با انسانهای عاقل در روح القوة است که آنها را به راه درست هدایت می کند. ولی روح ایمان است که بین مؤمنین و مسلمین فرق می گذارد و ما می دانیم که این فرق چقدر زیاد است. بخصوص در روز قیامت این فرق خود را به خوبی نشان می دهد. حال با این قیاس ، ببینید فرق بین ماها و ائمه علیهم السلام که روح القدس را دارند چقدر زیاد است. آنها حقیقت را می بینند و ما چیزی (شاید سایه ای ) از حقیقت را. این فرق اساسی بین ما و ائمۀ اطهار علیهم السلام است.
همچنین ، برای شناخت صحیح هر چیزی لازم است ضد آن را نیز بشناسیم تا بفهمیم حد این شناخت کجا است. لذا برای شناخت امام ، لازم است کسانی را که ضد امام هستند نیز بشناسیم. در این رابطه ، فقط یک روایت را انتخاب کرده ایم.
روزی کمیت شاعر وارد مجلس امام صادق علیه السلام می شود و شعری را می خواند. سپس از امام نسبت به دو نفر (خلفای اول و دوم) سؤال می کند. امام از حالت تکیه به نشستن رسمی تغییر حالت می دهند و می فرمایند: هیچ خونی در اسلام ریخته نشد و هیچ مال حرامی کسب نشد و هیچ ازدواج حرامی صورت نپذیرفت مگر آنکه گناه آنها تا روز ظهور قائم برگردن این دو است. و ما بنی هاشم دستور می دهیم به بزرگ و کوچک خود که این دو را لعن بفرستند و از آنها تبری بجویند.[10]
در توقیعی از امام حسن عسکری علیه السلام آمده است: بر ائمۀ شما برای شما حقوقی گذاشت که باید آنها را ادا نمایید. تا بقیۀ امور بر شما حلال گردد.
در روایتی از امام باقر علیه السلام اشارت شده است که حدیث ائمه مسئلۀ سختی است که هضم آن فقط توسط پیغمبران مرسل (و نه هر پیغمبری) و یا ملائکۀ مقرب (و نه هر ملائکه ای) و انسانهای مؤمنی که خداوند قلب آنها را بر ایمان (و تحمل مراتب عالیۀ ائمه علیهم السلام) آزمایش کرده است ؛ امکان دارد.[11]
.
اصل روایات
2103 – جِبْرِيلُ بْنُ أَحْمَدَ الْفَارَيَابِيُّ، حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى الْعُبَيْدِيُّ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ الْهَاشِمِيِّ، قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِيرٍ، عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) يَا جَابِرُ حَدِيثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ، أَمْرَدُ ذَكْوَانُ وَعْرٌ أَجْرَدُ لَا يَحْتَمِلُهُ وَ اللَّهِ إِلَّا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ، فَإِذَا وَرَدَ عَلَيْكَ يَا جَابِرُ شَيْءٌ مِنْ أَمْرِنَا فَلَانَ لَهُ قَلْبُكَ فَاحْمَدِ اللَّهَ، وَ إِنْ أَنْكَرْتَهُ فَرُدُّوهُ إِلَيْنَا أَهْلَ الْبَيْتِ، وَ لَا تَقُلْ كَيْفَ جَاءَ هَذَا! وَ كَيْفَ كَانَ وَ كَيْفَ هُوَ! فَإِنَّ هَذَا وَ اللَّهِ الشِّرْكُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ.
2104 – قَالَ زُرَارَةُ: كُنْتُ أَنَا وَ عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ الْمُخْتَارِ وَ سَعِيدُ بْنُ لُقْمَانَ وَ عُمَرُ بْنُ شَجَرَةَ الْكِنْدِيُّ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَامَ عُمَرُ فَخَرَجَ فَأَثْنَوْا عَلَيْهِ خَيْراً وَ ذَكَرُوا وَرَعَهُ وَ بَذْلَ مَالِهِ فَقَالَ مَا أَرَى بِكُمْ عِلْماً بِالنَّاسِ إِنِّي لَأَكْتَفِي مِنَ الرَّجُلِ بِلَحْظَةٍ إِنَّ هَذَا مِنْ أَخْبَثِ النَّاسِ قَالَ فَكَانَ عُمَرُ بْنُ شَجَرَةَ مِنْ أَحْرَصِ النَّاسِ عَلَى ارْتِكَابِ مَحَارِمِ اللَّهِ.
2105 – أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ كُلْثُومٍ، قَالَ حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي الْفَضْلُ بْنُ الْحَارِثِ، قَالَ، كُنْتُ بِسُرَّ مَنْ رَأَى وَقْتَ خُرُوجِ سَيِّدِي أَبِي الْحَسَنِ (ع)، فَرَأَيْنَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَاشِياً قَدْ شَقَّ ثِيَابَهُ، فَجَعَلْتُ أَتَعَجَّبُ مِنْ جَلَالَتِهِ وَ مَا هُوَ لَهُ أَهْلٌ وَ مِنْ شِدَّةِ اللَّوْنِ وَ الْأُدْمَةِ، وَ أُشْفِقُ عَلَيْهِ مِنَ التَّعَبِ! فَلَمَّا كَانَ اللَّيْلُ رَأَيْتُهُ (ع) فِي مَنَامِي، فَقَالَ: اللَّوْنُ الَّذِي تَعَجَّبْتَ مِنْهُ اخْتِبارٌ مِنَ اللَّهِ لِخَلْقِهِ يُجْرِيهِ كَيْفَ يَشَاءُ وَ أَنَّهَا هِيَ لَعِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَبْصَارِ ، لَا يَقَعُ فِيهِ غير [عَلَى] الْمُخْتَبَرِ ذَمٌّ وَ لَسْنَا كَالنَّاسِ فَنَتْعَبَ كَمَا يَتْعَبُونَ، نَسْأَلُ اللَّهَ الثَّبَاتَ وَ نَتَفَكَّرُ فِي خَلْقِ اللَّهِ فَإِنَّ فِيهِ مُتَّسَعاً وَ اعْلَمْ أَنَّ كَلَامَنَا فِي النَّوْمِ مِثْلُ كَلَامِنَا فِي الْيَقَظَةِ.
2107 – مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ، قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنْ زَكَرِيَّا، عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ، عَنْ قَاسِمٍ الصَّيْرَفِيِّ، قَالَ، سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ: قَوْمٌ يَزْعُمُونَ أَنِّي لَهُمْ إِمَامٌ، وَ اللَّهِ مَا أَنَا لَهُمْ بِإِمَامٍ، مَا لَهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ، كُلَّمَا سَتَرْتُ سِتْراً هَتَكُوهُ، هَتَكَ اللَّهُ سُتُورَهُمْ، أَقُولُ كَذَا، يَقُولُونَ إِنَّمَا يَعْنِي كَذَا، إِنَّمَا أَنَا إِمَامُ مَنْ أَطَاعَنِي.
2108 – نَصْرُ بْنُ صَبَّاحٍ، قَالَ حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَصْرِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جُمْهُورٍ الْقُمِّيُّ، قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ بَشَّارٍ الْوَشَّاءُ، عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ، قَالَ دَخَلَ الْكُمَيْتُ فَأَنْشَدَهُ، وَ ذَكَرَ نَحْوَهُ ثُمَّ قَالَ فِي آخِرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ مَعَالِيَ الْأُمُورِ وَ يَكْرَهُ سَفْسَافَهَا، فَقَالَ الْكُمَيْتُ: يَا سَيِّدِي أَسْأَلُكَ عَنْ مَسْأَلَةٍ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً وَ كَسَرَ فِي صَدْرِهِ وِسَادَةً ثُمَّ قَالَ سَلْ! فَقَالَ أَسْأَلُكَ عَنِ الرَّجُلَيْنِ فَقَالَ يَا كُمَيْتُ بْنُ زَيْدٍ مَا أُهَرِيقَ فِي الْإِسْلَامِ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا اكْتُسِبَ مَالٌ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ وَ لَا نُكِحَ فَرْجُ حَرَامٍ إِلَّا وَ ذَلِكَ فِي أَعْنَاقِهِمَا إِلَى يَوْمِ يَقُومُ قَائِمُنَا، وَ نَحْنُ مَعَاشِرَ بَنِي هَاشِمٍ نَأْمُرُ كِبَارَنَا وَ صِغَارَنَا بِسَبِّهِمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا.
2301 – حَمْدَوَيْهِ وَ إِبْرَاهِيمُ، قَالا حَدَّثَنَا أَيُّوبُ، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ، قَالَ قَالَ لِي مِيثَمٌ التَّمَّارُ ذَاتَ يَوْمٍ يَا أَبَا حُكَيْمٍ إِنِّي أُخْبِرُكَ بِحَدِيثٍ وَ هُوَ حَقٌّ، قَالَ فَقُلْتُ يَا أَبَا صَالِحٍ بِأَيِّ شَيْءٍ تُحَدِّثُنِي قَالَ إِنِّي أَخْرُجُ الْعَامَ إِلَى مَكَّةَ فَإِذَا قَدِمْتُ الْقَادِسِيَّةَ رَاجِعاً أَرْسَلَ إِلَيَّ هَذَا الدَّعِيُّ ابْنُ زِيَادٍ رَجُلًا فِي مِائَةِ فَارِسٍ حَتَّى يَجِيءَ بِي إِلَيْهِ، فَيَقُولُ لِي أَنْتَ مِنْ هَذِهِ السَّبَّابَةِ الْخَبِيثَةِ الْمُحْتَرِقَةِ الَّتِي قَدْ يَبِسَتْ عَلَيْهَا جُلُودُهَا وَ ايْمُ اللَّهِ لَأُقَطِّعَنَّ يَدَكَ وَ رِجْلَكَ! فَأَقُولُ لَا رَحِمَكَ اللَّهُ فَوَ اللَّهِ لَعَلِيٌّ كَانَ أَعْرَفَ مِنْكَ مِنْ حَسَنٍ حِينَ ضَرَبَ رَأْسَكَ بِالدِّرَّةِ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ يَا أَبَةِ لَا تَضْرِبْهُ فَإِنَّهُ يُحِبُّنَا وَ يُبْغِضُ عَدُوَّنَا، فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ (ع) مُجِيباً لَهُ اسْكُتْ يَا بَنِيَّ فَوَ اللَّهِ لَأَنَا أَعْلَمُ بِهِ مِنْكَ فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّهُ لَوَلِيٌّ لِعَدُوِّكَ وَ عَدُوٌّ لِوَلِيِّكَ، قَالَ، فَيَأْمُرُ بِي عِنْدَ ذَلِكَ فَأُصْلَبُ فَأَكُونُ أَوَّلَ هَذِهِ الْأُمَّةِ أُلْجَمُ بِالشَّرِيطِ فِي الْإِسْلَامِ
2505 – وقال أبو عبد الله (عليه السلام): إن الحسين بن علي (عليهما السلام) دعا رجلا إلى المبارزة فعلم به أمير المؤمنين (عليه السلام) فقال: لئن عدت إلى مثل هذا لأعاقبنك ولئن دعاك أحد إلى مثلها فلم تجبه لأعاقبنك، أما علمت أنه بغى.
2506 – في الانبياء و الاوصياء خمسة أرواح: روح البدن ، و روح القدس ، و روح القوة ، و روح الشهوة ، و روح الايمان. و في المؤمنين أربعة أرواح – أفقدها روح القدس -: روح البدن ، و روح القوة ، و روح الشهوة ، و روح الايمان. و في الكفار ثلاثة أرواح: روح البدن ، و روح القوة ، و روح الشهوة. ثم قال: روح الايمان يلازم الجسد ما لم يعمل بكبيرة ، فاذا عمل بكبيرة فارقه الروح ، و روح القدس من سكن فيه ، فانه لا يعمل بكبيرة أبدا
2507 – يا جابر إن الله خلق الناس ثلاثة أصناف، و هو قول الله تعالى: { وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُوْلَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ} . فالسابقون هو رسول الله (ص) و خاصة الله من خلقه ، جعل فيهم خمسة أرواح أيدهم بروح القدس ، فبه بعثوا أنبياء [فبه عرفوا الأشياء.خ ل] و أيدهم بروح الإيمان فبه خافوا الله و أيدهم بروح القوة فبه قووا على طاعة الله ، و أيدهم بروح الشهوة فبه اشتهوا طاعة الله و كرهوا معصيته ، و جعل فيهم روح المدرج الذي يذهب به الناس و يجيئون و جعل في المؤمنين أصحاب الميمنة روح الإيمان ، فبه خافوا الله ، و جعل فيهم روح القوة فبه قووا على الطاعة من الله ، و جعل فيهم روح الشهوة فبه اشتهوا طاعة الله ، و جعل فيهم روح المدرج الذي يذهب الناس به و يجيئون
2508 – جعل فيهم خمسة أرواح أيدهم بروح القدس ، فبه بعثوا أنبياء [فبه عرفوا الأشياء.خ ل] و أيدهم بروح الإيمان فبه خافوا الله و أيدهم بروح القوة فبه قووا على طاعة الله ، و أيدهم بروح الشهوة فبه اشتهوا طاعة الله و كرهوا معصيته ، و جعل فيهم روح المدرج الذي يذهب به الناس و يجيئون و جعل في المؤمنين أصحاب الميمنة روح الإيمان ، فبه خافوا الله ، و جعل فيهم روح القوة فبه قووا على الطاعة من الله ، و جعل فيهم روح الشهوة فبه اشتهوا طاعة الله ، و جعل فيهم روح المدرج الذي يذهب الناس به و يجيئون
2106 – حَكَى بَعْضُ الثِّقَاتِ بِنَيْسَابُورَ أَنَّهُ خَرَجَ لِإِسْحَاقَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ مِنْ أَبِي مُحَمَّدٍ (ع) تَوْقِيعٌ: يَا إِسْحَاقَ بْنَ إِسْمَاعِيلَ سَتَرَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكَ بِسِتْرِهِ، وَ تَوَلَّاكَ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ بِصُنْعِهِ، قَدْ فَهِمْتُ كِتَابَكَ يَرْحَمُكَ اللَّهُ! وَ نَحْنُ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ نِعْمَتِهِ أَهْلُ بَيْتٍ نَرِقُّ عَلَى مَوَالِينَا، وَ نُسَرُّ بِتَتَابُعِ إِحْسَانِ اللَّهِ إِلَيْهِمْ وَ فَضْلِهِ لَدَيْهِمْ، وَ نَعْتَدُّ بِكُلِّ نِعْمَةٍ يُنْعِمُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ، فَأَتِمَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ وَ مَنْ كَانَ مِثْلَكَ مِمَّنْ قَدْ رَحِمَهُ اللَّهُ، وَ نَصَرَهُ نَصْرَكَ وَ نَزَعَ عَنِ الْبَاطِلِ وَ لَمْ يَعُمَ فِي طُغْيَانِهِ نِعَمَهُ، فَإِنَّ تَمَامَ النِّعْمَةِ دُخُولُكَ الْجَنَّةَ، وَ لَيْسَ مِنْ نِعْمَةٍ وَ إِنْ جَلَّ أَمْرُهَا وَ عَظُمَ خَطَرُهَا إِلَّا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ عَلَيْهَا مُؤَدِّي شُكْرِهَا، وَ أَنَا أَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ مِثْلَ مَا حَمِدَ اللَّهُ بِهِ حَامِدٌ إِلَى أَبَدِ الْأَبَدِ، بِمَا مَنَّ بِهِ عَلَيْكَ مِنْ نِعْمَةٍ وَ نَجَّاكَ مِنَ الْهَلَكَةِ وَ سَهَّلَ سَبِيلَكَ عَلَى الْعَقَبَةِ، وَ ايْمُ اللَّهِ أَنَّهَا لَعَقَبَةٌ كَئُودٌ شَدِيدٌ أَمْرُهَا صَعْبٌ مَسْلَكُهَا عَظِيمٌ بَلَاؤُهَا طَوِيلٌ عَذَابُهَا قَدِيمٌ فِي الزُّبُرِ الْأُولَى ذِكْرُهَا، وَ لَقَدْ كَانَتْ مِنْكُمْ أُمُورٌ فِي أَيَّامِ الْمَاضِي (ع) إِلَى أَنْ مَضَى لِسَبِيلِهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِهِ، وَ فِي أَيَّامِي هَذِهِ كُنْتُمْ فِيهَا غَيْرُ مَحْمُودِي الرَّأْيِ وَ لَا مُسَدَّدِي التَّوْفِيقِ، وَ اعْلَمْ يَقِيناً يَا إِسْحَاقُ أَنَّ مَنْ خَرَجَ مِنْ هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ- سَبِيلًا، إِنَّهَا يَا ابْنَ إِسْمَاعِيلَ لَيْسَ تَعْمَى الْأَبْصَارُ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ، وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ لِلظَّالِمِ: رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى، وَ أَيَّةُ آيَةٍ يَا إِسْحَاقُ أَعْظَمُ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَمِينِهِ فِي بِلَادِهِ وَ شَاهِدِهِ عَلَى عِبَادِهِ، مِنْ بَعْدِ مَنْ سَلَفَ مِنْ آبَائِهِ الْأَوَّلِينَ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ آبَائِهِ الْآخِرِينَ مِنَ الْوَصِيِّينَ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ! وَ أَيْنَ تَذْهَبُونَ كَالْأَنْعَامِ عَلَى وُجُوهِكُمْ! عَنِ الْحَقِّ تَصْدِفُونَ، وَ بِالْبَاطِلِ تُؤْمِنُونَ، وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ تَكْفُرُونَ، أَوْ تُكَذِّبُونَ، مِمَّنْ يُؤْمِنُ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ يَكْفُرُ بِبَعْضٍ! فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ وَ مِنْ غَيْرِكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا الْفَانِيَةِ وَ طُولِ عَذَابٍ فِي الْآخِرَةِ الْبَاقِيَةِ، وَ ذَلِكَ وَ اللَّهِ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ، إِنَّ اللَّهَ بِفَضْلِهِ وَ مَنِّهِ لَمَّا فَرَضَ عَلَيْكُمُ الْفَرَائِضَ لَمْ يَفْرُضْ عَلَيْكُمْ لِحَاجَةٍ مِنْهُ إِلَيْكُمْ، بَلْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْكُمْ، لِيَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ، وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ، وَ لَتَتَسَابَقُونَ إِلَى رَحْمَتِهِ، وَ تَتَفَاضَلُ مَنَازِلَكُمْ فِي جَنَّتِهِ، فَفَرَضَ عَلَيْكُمُ الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمَ وَ الْوَلَايَةَ، وَ كَفَاهُمْ لَكُمْ بَاباً، لِتَفْتَحُوا أَبْوَابَ الْفَرَائِضِ، وَ مِفْتَاحاً إِلَى سَبِيلَهُ، وَ لَوْ لَا مُحَمَّدٌ (ص) وَ الْأَوْصِيَاءُ مِنْ بَعْدِهِ لَكُنْتُمْ حَيَارَى كَالْبَهَائِمِ لَا تَعْرِفُونَ فَرْضاً مِنَ الْفَرَائِضِ، وَ هَلْ تُدْخَلُ قَرْيَةٌ إِلَّا مِنْ بَابِهَا! فَلَمَّا مَنَّ عَلَيْكُمْ بِإِقَامَةِ الْأَوْلِيَاءِ بَعْدَ نَبِيِّهِ (ص) قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِنَبِيِّهِ: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً، وَ فَرَضَ عَلَيْكُمْ لِأَوْلِيَائِهِ حُقُوقاً أَمَرَكُمْ بِأَدَائِهَا إِلَيْهِمْ، لِيَحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمْ وَ مَأْكَلِكُمْ وَ مَشَارِبِكُمْ وَ مَعْرِفَتِكُمْ بِذَلِكَ النَّمَاءُ وَ الْبَرَكَةُ وَ الثَّرْوَةُ، وَ لِيَعْلَمَ مَنْ يُطِيعُهُ مِنْكُمْ بِالْغَيْبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى، وَ اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ يَبْخَلُ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَلَى نَفْسِهِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَيْهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، وَ لَقَدْ طَالَتِ الْمُخَاطَبَةُ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ فِيمَا هُوَ لَكُمْ وَ عَلَيْكُمْ، وَ لَوْ لَا مَا يَجِبُ مِنْ تَمَامِ النِّعْمَةِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكُمْ لَمَا أَرَيْتُكُمْ لِي خَطّاً وَ لَا سَمِعْتُمْ مِنِّي حَرْفاً مِنْ بَعْدِ الْمَاضِي (ع)، أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ عَمَّا إِلَيْهِ مَعَادُكُمْ، وَ مِنْ بَعْدِ النَّابِي رَسُولِي وَ مَا نَالَهُ مِنْكُمْ حِينَ أَكْرَمَهُ اللَّهُ بِمَصِيرِهِ إِلَيْكُمْ، وَ مِنْ بَعْدِ إِقَامَتِي لَكُمْ إِبْرَاهِيمَ بْنَ عَبْدَةَ وَفَّقَهُ اللَّهُ لِمَرْضَاتِهِ وَ أَعَانَهُ عَلَى طَاعَتِهِ، وَ كِتَابِيَ الَّذِي حَمَلَهُ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى النَّيْسَابُورِيُّ، وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلَى كُلِّ حَالٍ، وَ إِنِّي أَرَاكُمْ تُفَرِّطُونَ فِي جَنْبِ اللَّهِ فَتَكُونُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ، فَبُعْداً وَ سُحْقاً لِمَنْ رَغِبَ عَنْ طَاعَةِ اللَّهِ وَ لَمْ يَقْبَلْ مَوَاعِظَ أَوْلِيَائِهِ! وَ قَدْ أَمَرَكُمُ اللَّهُ جَلَّ وَ عَلَا بِطَاعَتِهِ، لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، وَ طَاعَةِ رَسُولِهِ (ص) وَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، فَرَحِمَ اللَّهُ ضَعْفَكُمْ وَ قِلَّةَ صَبْرِكُمْ عَمَّا أَمَامَكُمْ! فَمَا أَغَرَّ الْإِنْسَانَ بِرَبِّهِ الْكَرِيمِ، وَ اسْتَجَابَ اللَّهُ دُعَائِي فِيكُمْ وَ أَصْلَحَ أُمُورَكُمْ عَلَى يَدَيَّ! فَقَدْ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ، وَ قَالَ جَلَّ جَلَالُهُ: جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً، وَ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ: كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ، فَمَا أُحِبُّ أَنْ يَدْعُوَ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ بِي وَ لَا بِمَنْ هُوَ فِي أَيَّامِي إِلَّا حَسَبَ رِقَّتِي عَلَيْكُمْ، وَ مَا انْطَوَى لَكُمْ عَلَيْهِ مِنْ حُبِّ بُلُوغِ الْأَمَلِ فِي الدَّارَيْنِ جَمِيعاً، وَ الْكَيْنُونَةِ مَعَنَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَقَدْ يَا إِسْحَاقُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ وَ يَرْحَمُ مَنْ هُوَ وَرَاءَكَ! بَيَّنْتُ لَكُمْ بَيَاناً وَ فَسَّرْتُ لَكُمْ تَفْسِيراً، وَ فَعَلْتُ بِكُمْ فِعْلَ مَنْ لَمْ يَفْهَمْ هَذَا الْأَمْرَ قَطُّ وَ لَمْ يَدْخُلْ فِيهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ، وَ لَوْ فَهِمَتِ الصُّمُّ الصِّلَابُ بَعْضَ مَا فِي هَذِهِ الْكِتَابِ لَتَصَدَّعَتْ قَلَقاً خَوْفاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ رُجُوعاً إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَاعْمَلُوا مِنْ بَعْدِ مَا شِئْتُمْ! فَ سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ أَنْتَ رَسُولِي يَا إِسْحَاقُ إِلَى إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدَةَ وَفَّقَهُ اللَّهُ أَنْ يَعْمَلَ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِ فِي كِتَابِي مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى النَّيْسَابُورِيِّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، وَ رَسُولِي إِلَى نَفْسِكَ، وَ إِلَى كُلِّ مَنْ خَلَّفَكَ بِبَلَدِكَ، أَنْ يَعْمَلُوا بِمَا وَرَدَ عَلَيْكُمْ فِي كِتَابِي مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ، وَ يَقْرَأُ إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدَةَ كِتَابِي هَذَا وَ مَنْ خَلَّفَهُ بِبَلَدِهِ، حَتَّى لَا يَسْأَلُونِّي ، وَ بِطَاعَةِ اللَّهِ يَعْتَصِمُونَ، وَ الشَّيْطَانِ بِاللَّهِ عَنْ أَنْفُسِهِمْ يَجْتَنِبُونَ وَ لَا يُطِيعُونَ، وَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدَةَ سَلَامُ اللَّهِ وَ رَحْمَتُهُ، وَ عَلَيْكَ يَا إِسْحَاقُ وَ عَلَى جَمِيعِ مَوَالِيَّ السَّلَامُ كَثِيراً، سَدَّدَكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً بِتَوْفِيقِهِ، وَ كُلُّ مَنْ قَرَأَ كِتَابَنَا هَذَا مِنْ مَوَالِيَّ مِنْ أَهْلِ بَلَدِكَ، وَ مَنْ هُوَ بِنَاحِيَتِكُمْ، وَ نَزَعَ عَمَّا هُوَ عَلَيْهِ مِنْ الِانْحِرَافِ عَنِ الْحَقِّ فَلْيُؤَدِّ حُقُوقَنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدَةَ، وَ لْيَحْمِلْ ذَلِكَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدَةَ إِلَى الرَّازِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، أَوْ إِلَى مَنْ يُسَمِّي لَهُ الرَّازِيُّ، فَإِنَّ ذَلِكَ عَنْ أَمْرِي وَ رَأْيِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ يَا إِسْحَاقُ اقْرَأْ كِتَابَنَا عَلَى الْبِلَالِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ! فَإِنَّهُ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ الْعَارِفُ بِمَا يَجِبُ عَلَيْهِ، وَ اقْرَأْهُ عَلَى الْمَحْمُودِيِّ عَافَاهُ اللَّهُ! فَمَا أَحْمَدَنَا لَهُ لِطَاعَةٍ، فَإِذَا وَرَدْتَ بَغْدَادَ فَاقْرَأْهُ عَلَى الدِّهْقَانِ وَكِيلِنَا وَ ثِقَتِنَا وَ الَّذِي يَقْبِضُ مِنْ مَوَالِينَا، وَ كُلُّ مَنْ أَمْكَنَكَ مِنْ مَوَالِينَا فَاقْرَأْهُمْ هَذَا الْكِتَابَ! وَ يَنْسَخْهُ مَنْ أَرَادَ مِنْهُمْ نُسَخَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى، وَ لَا يَكْتُمْ أَمْرَ هَذَا عَمَّنْ يُشَاهِدُهُ مِنْ مَوَالِينَا، إِلَّا مِنْ شَيْطَانٍ مُخَالِفٍ لَكُمْ، فَلَا تَنْثُرَنَّ الدُّرَّ بَيْنَ أَظْلَافِ الْخَنَازِيرِ، وَ لَا كَرَامَةَ لَهُمْ، وَ قَدْ وَقَعْنَا فِي كِتَابِكَ بِالْوُصُولِ وَ الدُّعَاءِ لَكَ وَ لِمَنْ شِئْتَ، وَ قَدْ أَجَبْنَا شِيعَتَنَا عَنْ مَسْأَلَتِهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَمَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ، فَلَا تَخْرُجَنَّ مِنَ الْبَلْدَةِ حَتَّى تَلْقَى الْعَمْرِيَّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِرِضَايَ عَنْهُ، وَ تُسَلِّمَ عَلَيْهِ وَ تَعْرِفَهُ وَ يَعْرِفَكَ فَإِنَّهُ الطَّاهِرُ الْأَمِينُ الْعَفِيفُ الْقَرِيبُ مِنَّا وَ إِلَيْنَا، فَكُلُّ مَا يُحْمَلُ إِلَيْنَا مِنْ شَيْءٍ مِنَ النَّوَاحِي فَإِلَيْهِ يَصِيرُ آخِرَ أَمْرِهِ، لِيُوصَلَ ذَلِكَ إِلَيْنَا، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً، سَتَرَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ يَا إِسْحَاقُ بِسَتْرِهِ! وَ تَوَلَّاكَ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ بِصُنْعِهِ، وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى جَمِيعِ مَوَالِيَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ كَثِيراً الْمَوْتِ، ثُمَّ لَمْ تَلْبَثْ أَنْ وَلَدَتْ غُلَاماً ذَكَراً مَيِّتاً.
[1] رجال الكشي ، ص: 193 ، ر 341 – روایت 2103
[2] بحار الانوار ج 47 ص 118 ، ر 159 – روایت 2104
[3] رجال الكشي ، ص: 82 ، ر 138 – روایت 2301
[4] كافي ، ج ٥ ، ص ٣٥ ، ر 1 – روایت 2505
[5] رجال الكشي ، ص 574 ، ر 1087 – روایت 2105
[6] در این عبارات می بینیم که امام علیه السلام علت ایجاد شرایع الهی را ذکر می نمایند
[7] رجال الكشي ، ص: 575 ، ر 1088 – روایت 2106
[8] رجال الكشي ، ص 301 ، ر 539 – روایت 2107
[9] بصائر الدرجات ص 132 – روایت 2508 – همچنین دو روایت دیگر در این زمینه را ملاحظه نمایید: بحار الانوار ، ج 25 ، ص 54 (روایت 2506) و بصائر الدرجات ، ص 132 (روایت 2507)
[10] رجال الكشي ، ص 206 ، ر 363 – بحار الانوار ج 47 ص 323 ، ر 17 – روایت 2108
[11] رجال الكشي ، ص: 193 ، ر 341 – روایت 2103