
رؤیت خدا مسئلهای کلامی درباره امکان دیدن خدا با چشم است. متکلمان امامیه و معتزله معتقدند خدا نه در دنیا و نه در آخرت، با چشم ظاهری دیده نمیشود. از دیدگاه اینان، دیدن خدا با چشم ظاهری مستلزم جسمانیت خداست. در مقابل بیشتر مذاهب کلامی اهلسنت مانند اشاعره، اهلحدیث، مجسمه، کَرّامِیّه و سلفیه برآناند که امکان دیدن خداوند وجود دارد.
سابقه مسئله رؤیت خدا در اسلام به قرن دوم قمری باز میگردد. از دیدگاه برخی، این مسئله توسط یهودیان و مسیحیان متظاهر به اسلام وارد مباحث اسلامی شد. رؤیت خدا افزون بر کلام، در قرآن، روایات و عرفان نیز مورد بحث بوده و در این باره، کتب متعددی، ازجمله «رؤیة الله فی ضوء الکتاب و السنّة و العقل الصریح» اثر جعفر سبحانی به نگارش درآمده است.
مفهوم و جایگاه
رؤیت خدا مسئلهای کلامی است درباره اینکه آیا میتوان خدا را با چشم سر دید یا خیر. در آیاتی از قرآن، از رؤیت خدا سخن آمده است؛ مانند آیات ۲۲ و ۲۳ سوره قیامت، آیه ۱۵ سوره مطففین، آیه ۱۶ سوره یونس، و آیات ۱۱ تا ۱۳ سوره نجم. در برخی آیات نیز دیدن خدا نفی شده است؛ همچون آیه ۱۰۳ سوره انعام، آیه ۱۴۳ سوره اعراف، آیه ۵۵ سوره بقره، آیه ۱۵۳ سوره نساء و آیه ۲۱ سوره فرقان. در منابع روایی شیعه و سنی، روایات فراوانی درباره امکان یا عدم امکان رؤیت خدا نقل شده است.
مفسران مخالف و موافق امکان رؤیت خداوند، در ذیل این آیات بهصورت مبسوط به بحث درباره رؤیت خدا پرداختهاند.
گفته شده به سبب اینکه صوفیان همواره بهدنبال تماسی بیواسطه با خداوند بودهاند، رؤیت خدا در عرفان و تصوف نیز به مسئلهای جدی تبدیل شد و تقریباً همه کسانی که در طبقه اول صوفیان قرار دارند، همچون ابراهیم ادهم، سخنانی در این باب دارند.
تاریخچه مسئله
در اسلام، سابقه مباحث کلامی درباره رؤیت خدا به قرن دوم قمری بازمیگردد. در این قرن، دو فرقه کلامیِ جَهْمیّه و معتزله رؤیت خدا با چشم سر را انکار کردند. در اوایل قرن سوم، امکان دیدن خدا از عقاید اصلی احمد بن حنبل، از ائمه چهارگانه اهلسنت و پیروانش شد. دیگر فرقههای کلامی همچون ماتُریدیه، اشاعره، مُجَسّمه، مُشَبّهه، کَرّامِیّه و سلفیه امکان رؤیت خدا با چشم سر را پذیرفتند.
برخی متکلمان، از جمله جعفر سبحانی، متکلم شیعه قرن ۱۴، معتقدند اندیشه دیدن خدا توسط برخی از یهودیان و مسیحیانی که تظاهر به اسلام میکردند مانند کَعْبُ الاَحْبار به احادیث و مباحث اسلامی وارد شد. از دیدگاه جعفر سبحانی، تمام احادیث مرتبط با رؤیت خدا توسط مسلماننماهای یهودی و مسیحی وارد منابع روایی مسلمانان شده است.
رؤیت خدا در ادیان دیگر
پیش از اسلام، مسئله رؤیت خدا در تورات و انجیل مطرح بوده است. در تورات، کتاب مقدس یهودیان، خداوند خطاب به حضرت موسی(ع) میگوید: «نمیتوانی روی مرا ببینی؛ زیرا انسانی که مرا ببیند، زنده نمیماند». در آیه دیگری خطاب به موسی(ع) گفته شده: «دست خود را خواهم برداشت تا قفای مرا ببینی، اما روی من دیده نمیشود». در آیهای از انجیل آمده است که پاکدلان خدا را خواهند دید؛ اما در آیه دیگری گفته شده خدا را هرگز کسی ندیده است.
دیدگاه مذاهب اسلامی درباره رؤیت خدا
سه دیدگاه اصلی درباره مسئله رؤیت خدا مطرح شده است: مُجَسّمه و کَرّامیّه از فرقههای کلامی اهلسنت دیدن خدا در دنیا و آخرت را ممکن میدانند؛ زیرا خداوند را جسمانی و مکانمند توصیف میکنند.
دیگر فرقههای کلامی اهلسنت، همچون اشاعره، و اهلحدیث میگویند خدا تنها در آخرت با چشم سر دیده میشود؛ هرچند قائل به جسمانی بودن خدا نیستند.
امامیه، زیدیه و معتزله رؤیت خدا در دنیا و آخرت را محال میدانند و در این باره اتفاقنظر دارند.
دلایل امکان رؤیت در آخرت
موافقان امکان رؤیت خدا برای اثبات آن، به دلایل عقلی و نقلی استناد کردهاند که برخی بهشرح زیر است:
دلایل عقلی
برخی از دلایل عقلی موافقان رؤیت خدا از این قرار است:
- برای کسی که خودش و اشیاء را مشاهده میکند، این امکان هست که دیگران نیز او را ببینند. از آنجا که خداوند خودش و اشیاء را میبیند، امکان دارد به ما هم توانایی دیدن خودش را عطا کند.
- موجودات مختلف قابلدیدن هستند و قابلرؤیت بودن آنها مربوط به ذات و وجود آنهاست. در این صورت، خداوند هم که موجود است، باید قابلرؤیت باشد.
دلایل نقلی
دلایل نقلی آیات قرآن و روایات را شامل میشود:
از جمله آیات قرآن، آیه ۱۴۳ سوره اعراف است که در آن، موسای نبی از خداوند میخواهد او را ببیند، اما خدا پاسخ میدهد که موسی نمیتواند او را ببیند. استدلال این است که اگر دیدن خداوند محال بود، حضرت موسی(ع) چنین درخواستی از خداوند نمیکرد.
برای جواز رؤیت خدا به آیات دیگری مانند آیه ۴۴ سوره احزاب، آیه ۲۲ و ۲۳ سوره قیامت، آیه ۱۵ سوره مطففین و آیه ۱۰۳ سوره انعام نیز استدلال شده است.
برای اثبات دیدن خدا در آخرت به روایات منقول از پیامبر(ص) نیز استناد کردهاند؛ مانند این روایت نبوی: «پروردگارتان را خواهید دید، چنانکه ماه شب چهاردهم را مشاهده میکنید.»
دلایل ناممکن بودن رؤیت خدا
مخالفان امکان رؤیت خدا هم به ادله عقلی و نقلی استناد کردهاند:
دلایل عقلی
بهگفته جعفر سبحانی، اساس ادله عقلی این است که دیدن خدا مستلزم اثبات جسم یا صفات جسم برای خداست. برخی از ادله عقلی از این قرار است:
- دیدن با چشم ظاهری مستلزم آن است که خداوند دارای بُعد، مکان و زمان باشد؛ در حالی که خداوند منزه از این اوصاف است. از نظر علامه حلی اقتضای وجوب وجود خداوند، مجرد بودن خدا و نفی جهت و مکان از اوست. با نفی این موارد، رؤيت خدا با چشم ظاهری منتفی میشود.
- خداوند یا به تمام ذات قابل رؤیت است یا جزئی از ذاتش دیده میشود. صورت اول به متناهی و محدود بودن خدا میانجامد و صورت دوم مستلزم مرکب، مکانمند و جهتدار بودن خداست که هر دو صورت محال و باطل است. پس خدا قابل مشاهده و دیدن نیست.
دلایل نقلی
از ادله نقلی مخالفان، یکی همان آیه ۱۴۳ سوره اعراف است که موافقان هم به آن استناد میکردند و در آن، خداوند به موسی میگوید تو نمیتوانی مرا ببینی: «لَنْ تَرانِی». از آنجا که واژه «لَنْ» به معنای نفی ابدی است، «لَنْ تَرانِی» دلالت بر نفی ابدی رؤیت خدا و عدم وقوع آن دارد. خواجه طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد درباره این آیه می گوید: «و سؤال موسى لقومه»یعنی در خواست موسی برای دیدن خدا از جانب قومش بود نه از جانب خودش
آیه دیگر این است: لَا تُدْرِکهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِک الْأَبْصَارَ؛ چشمها او را درنمىیابند و اوست که دیدگان را درمىیابد». از دیدگاه متکلمان امامی و معتزلی آیه دلالت دارد که خدا با چشم دیده نمیشود؛
روایات منقول از امامان شیعه هم دلالت دارند که خداوند با چشم ظاهری دیده نمیشود. در روایتی، شخصی از امام علی(ع) میپرسد آیا خدا را دیده است و او پاسخ میدهد خدایی را که نمیبینم عبادت نمیکنم؛ اما او را با حقیقت ایمان میتوان مشاهده کرد، نه با چشمان سر.
از نظر مخالفان امکان رؤیت خدا، روایت نبویِ مورداستناد موافقان، بر فرض صحت، بر علم به خدا دلالت دارد، نه دیدن با چشم ظاهری؛ زیرا اگر مراد دیدن با چشم ظاهری باشد، روایت مستلزم جهت داشتن خداست که محال است.
کتابشناسی
از مسئله رؤیت خدا در بسیاری از کتب کلامی، تفسیری و برخی از کتب عرفانی و روایی بحث شده است. افزون بر این، کتابهای مستقلی هم درباره رؤیت خدا نگارش شده است که برخی بهشرح زیر است:
- کلمةٌ حَولَ الرّؤیة، نوشته سید عبدالحسین شرفالدین. این کتاب با نگاهی شیعی، به اثبات محال بودن رؤیت خدا میپردازد. این کتاب در جلد چهارم «موسوعة الإمام السید عبدالحسین شرفالدین»، گردآوردی مرکز العلوم و الثقافة الاسلامیة، انتشارات دارالمورخ العربی و نیز با عنوان «رؤیة الله و فلسفة المیثاق و الولایة» با تحقیق مهدی انصاری قمی از سوی انتشارات لوح محفوظ منتشر شده است.
- رؤیة الله فی ضوء الکتاب و السنّة و العقل الصریح، اثر جعفر سبحانی. در این کتاب، رؤیت خدا را نظریهای وارداتی از یهود دانسته و درصدد ابطال این نظریه و دفاع از دیدگاه شیعه با براهین عقلی، قرآنی و روایی برآمده است.
- رؤیة الله جل و علا، علی بن عمر دارقُطنی. دارقُطنی، از اهل حدیث و محدثان مشهور قرن چهارم. در این کتاب، برای اثبات جواز رؤیت خدا، آیات و روایات ناظر به رؤیت خدا گردآوری شده است. این کتاب به همراه دو ضمیمه «رؤیة الله تبارک و تعالی» تألیف ابننحاس و «ضوء الساری إلی معرفة رؤیة الباری» به قلم ابیشامه مقدسی توسط انتشارات دارالکتب العلمیه چاپ شده است. همچنین به ضمیمه «المصباح المنیر فی رؤیة الرب الخبیر» و «المحلق الضّافی إلی ما فی کتاب الرؤیة الوافی» به قلم اَبواُویس الکردی در انتشارات دار ابنتیمیه منتشر شده است.
از دیگر آثار درباره رؤیت خدا این موارد است: رؤیة الله بین التنزیه و التشبیه، عبدالکریم بهبهانی، مجمع جهانی اهل بیت؛ رویت ماه در آسمان: بررسی تاریخی مسئله لقاءالله در کلام و تصوف، نصرالله پورجوادی، مرکز نشر دانشگاهی؛ رویت خداوند؟ در این جهان و جهان دیگر، سید عبدالمهدی توکل، زیرنظر ناصر مکارم شیرازی، امام علی بن ابیطالب.